مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:19170 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:6

چه اموري سبب غفلت انسان از آخرت مي شود؟
اموري كه سبب مي شوند انسان از آخرت غفلت ورزد گذشته از شبهات اعتقادي و پندارهاي باطل فكري عبارت است از:

1ـ رفاه طلبي و اسراف و إتراف.

2ـ دل بستن به خوشي و خوش گذراني‎هاي زودگذر، سرگرمي‎ها، عيش و نوش و هوس راني.

3ـ ثروت اندوزي‎هاي بي حدّ و مرز.

4ـ دشواري راه و خستگي انسان و … .

به طور كلّي مي توان گفت هم سختي، و هم خوشي سرگرم كننده، دنيا طلبي و ثروت اندوزي‎هاي بي حدّ و مرز، گمراه كننده و بازدارنده از ياد قيامت است.

يكي از نمونه‎هاي بارز دنيا طلبي و غرور، جريان قارون است. خداوند مي فرمايد: قارون يكي از ثروتمندان قوم موسي(ع) بود. ما امكانات و ثروت كلان به او داديم (و بدين وسيله او را آزموديم) به او گفته شد: به مال و ثروت خود مغرور مباش كه خدا هرگز مردم پر غرور و نشاط را دوست نمي دارد؛ «وابتغ فيما اتيك الله الدّار الاخرة و لاتنسَ نَصيبك من الدنيا» قصص/77؛ [و بكوش با آنچه كه خدا به تو عطا فرموده ثواب و سعادت دار آخرت را تحصيل كني (به ياد قيامت باش)، ليكن بهرەات از دنيا را هم فراموش مكن.] امّا قارون فقط به زينت و تجمّل دنيوي توجه داشت. دنيا جويان نيز آرزوي مال و ثروت همانند او را داشتند. اما غفلت از ياد قيامت سبب خسف او شد: «فَخَسَفْنا به و بداره الارض فما كان لَه مِن فِئةٍ يَنصرونه مِن دوُن الله وما كان مِن المنتصرين» قصص/81؛ پس از اندك زماني او را با خانه اش به زمين فرو برديم و هيچ كس جز خدا نتوانست او را ياري كند و خود او نيز هيچ گونه كمك دريافت نكرد. قرآن در مقام نتيجه گيري مي فرمايد: «تلك الدّار الاخرة نجعلها للّذين لا يريدون عُلوّاً في الارض ولا فساداً والعاقبة لِلمتّقين» قصص/83؛ [ما خانة آخرت را براي آنان كه در زمين ارادة علوّ، فساد و سركشي ندارند مخصوص مي گردانيم.] سراي زنده و جاويد ويژه كساني است كه فخر فروش، مستكبر، تجمّل پرست، دنيا زده، خوش گذران و عيّاش نباشند. قارون با كردار خود سبب شد تا عدّەاي مقام و دارايي او را آرزو كنند و همچون او سرگرم زينت و زيور گردند.

يكي از اشتباهات بزرگ بشر اين است كه بر اثر انكار معاد و نفي روز حساب مي انگارد تبه كاران و شايستگان يكسانند: «أم حَسِب الَّذين اجترحوا السَّيِّئات ان نَجعلهم كالّذين امنوا و عَملوا الصّالحات سَواء مَحياهم و مَماتهم ساء ما يَحكُموُن» جاثيه/21؛ [آيا آنان كه مرتكب اعمال زشت و تبه كاري شدند گمان كردند آنان را مانند كساني كه به خدا ايمان آورده و نيكوكار شدند يكسان قرار مي دهيم تا در مرگ و زندگي هم يكسان باشند؟ هرگز چنين نيست و داوري باطل و جاهلانه است] سرّ اين يكسان انگاري آن است كه اگر حيات بعد از مرگ يعني معاد نباشد و همگان با مردن از بين بروند و معدوم گردند، يكسان خواهند بود؛ زيرا اشيا يا اشخاص معدوم هيچ امتيازي با هم ندارند و پرهيزكار و تبه كار مساوي هم خواهند بود. اين دسته يعني منكران معاد پيرو خواسته‎هاي نفساني بوده و در واقع پروردگارشان هواست: «أَفرءَيت مَن اتّخذ إلهَه هَواه» جاثيه/23؛ [اي رسول ما مي نگري آن را كه هواي نفسش را خداي خود قرار داده است؟] منطق اين گروه چنين است: «وقالوا ما هِي إِلّا حَياتُنا الدُّنيا نَموتُ و نَحيا وما يُهلكنا إلاّ الدّهر وما لهم بذلك مِن عِلم إنْ هم إلاّ يَظُنّون» جاثيه/24؛ [گفتند: زندگي ما جز همين دنيا و حيات طبيعت نيست و كسي ما را نمي ميراند و حشر و نشر و قيامتي نخواهد بود. اين سخن را نه از روي علم و دليل، بلكه از روي وهم و خيال مي گويند.]

منطق ماديين زمان ما نيز همين است؛ چون نديدند مردەاي زنده شود، مي پندارند معاد و قيامت وجود ندارد. دليل آنان اين است كه اگر معادي وجود دارد نياكان ما را زنده كنيد: «ما كان حُجّتهم إلاّ أن قالوا ائتوا بآبائنا إن كُنتم صادقين» جاثيه/25. خداي سبحان در پاسخ آنان مي فرمايد: «قل الله يُحييكم ثمّ يُميتكم ثمّ يجمعكم إلي يوم القيامة لا ريب فيه ولكنّ أكثر النّاس لا يعلمون» جاثيه/26؛ نگوييد روزگار و طبيعت ما را از بين مي برد؛ زيرا نظام آفرينش محكم و متقن و بر پايه علم و حكمت استوار است. مبدأ اين عالم وجود مقدّس الله است كه به شما حيات مي دهد و شما را از اين عالم به سراي ديگر منتقل مي‎كند. در حق بودن آن روز ترديدي وجود ندارد و امري ضروري و حتمي است، ولي منكران معاد از روي جهل آن را انكار مي‎كنند: «وَلِلّهِ مُلك السَّموات والارض ويَوم تقوم السّاعة يومئذٍ يخسر المُبطلون» جاثيه/27؛ فرمانروايي آسمان و زمين از آن خداي سبحان است. او مي تواند آنها را به نظام ديگر تبديل و به حساب همگان رسيدگي كند. روزي كه قيامت قيام كند بر آنان كه عمري را به بطالت و بيهودگي گذرانده‎اند معلوم خواهد شد كه خسارت زده و سرمايه باخته اند.

آري در آن روز هر گروهي را به كتاب كردارش فرا مي خوانند: «وتري كلّ أمّة جاثية كلّ أمّة تدعي إلي كتابها اليوم تُجزون ما كنتم تعملون» جاثيه/28؛ [هر فرقه اي به سوي كتاب و نامة عمل خود خوانده خواهد شد و ندا داده مي شود كه امروز همه به پاداش اعمال خود مي رسيد.] بنابراين، به ياد معاد بودن هم وظيفه فرد است و هم وظيفه جامعه و گروه؛ انسان هم در برابر وظايف فردي مسؤول است و هم در برابر وظايف جمعي، و سعادت او جز با رعايت همه مسؤوليت‎ها به دست نخواهد آمد.

: آية الله جوادي آملي
تفسير موضوعي قرآن ج 4 (معاد در قرآن)

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.